وبلاگ سید حمیدرضا باب‌الحوائجی

وبلاگ سید حمیدرضا باب‌الحوائجی

محلی برای ثبت خاطره‌ها، بیان نظرها، و انتشار عکس‌های من
وبلاگ سید حمیدرضا باب‌الحوائجی

وبلاگ سید حمیدرضا باب‌الحوائجی

محلی برای ثبت خاطره‌ها، بیان نظرها، و انتشار عکس‌های من

عکس‌های شخصی من از نوزادی تا بزرگسالی

توی این پُست می‌خوام چندتا عکس از خودم منتشر بکنم. عکس‌هایی از نوزادی تا بزرگسالی. باز هم عکس دارم، منتهی بیشترشون چاپ شده و آلبومی هستند و باید از روی آن‌ها عکس بگیرم. در پست‌های بعدی عکس‌های بیشتری از خودم در سنین مختلف منتشر می‌کنم.

دیگه موهام دارن یواش‌یواش سفید میشن. کنار سَرَم کُلی موی سفید دارم. دیگه قصد ندارم موهامو بلند بکنم، چون سفیدیشون کاملاً مشخص میشه. اصلاً نفهمیدم چی شد که یه‌دفعه 31 سالم شد، ولی هنوز هم در درون خودم کودک 9 ساله‌ای هستم که محتاج نوازش و توجه پدر و مادرشه.


اینجا فقط ده روزم بوده :) 


شش ماهگی 


یک سالگی


9 سالگی


19 سالگی


19 سالگی


20 سالگی


21 سالگی


26 سالگی


29 سالگی


29 سالگی


29 سالگی


30 سالگی


31 سالگی

تلفن پشتیبانی و سامانه‌ی پیامک سرویس وبلاگ بیان قطع شده است

امشب خواستم توی سرویس وبلاگ بیان ثبت‌نام بکنم تا یک وبلاگِ کاری آنجا داشته باشم، اما هنگام تکمیل فرایند ثبت‌نام با خطای سامانه‌ی پیامک این پلتفرم وبلاگنویسی مواجه شدم. عجیب اینجاست که تا وقتی شماره‌ی موبایل کاربر تأیید نشود، ثبت‌نام به شکلِ نیمه‌تمام باقی مانده و ساخت وبلاگ در این سرویس امکان‌پذیر نخواهد بود، اما شماره‌ی اختصاصیِ سامانه‌ی پیامک بیان قطع است! این یعنی ثبت‌نام کاربران جدید در این سرویس به علت قطعی سامانه‌ی احراز هویت پیامکی عملاً امکان‌پذیر نیست.

حتی شماره تلفن 4 رقمی این شرکت نیز مدت‌ها است قطع شده، اما در داخل سایت همچنان نمایش داده می‌شود. فعلاً برای پشتیبانی بیان ایمیل فرستادم و موضوع را به آن‌ها گوشزد کردم، ولی نمی‌دانم جواب ایمیلم را خواهند داد یا نه. به‌نظر می‌آید شرکت به‌اصطلاح دانش‌بنیانِ بیان برای فعال نگاه داشتن شماره تلفن اختصاصی و سرویس پیامک خود بودجه‌ی کافی ندارد. 

وقتی نمی‌توانید سایت را در دراز مدت سرپا نگه دارید، چرا اصرار می‌کنید امکانات این چنینی داشته باشید؟ زنده نگه داشتن چنین سایتی هزینه‌ی سنگینی دارد. با وضعی که بلاگ بیان دچارش شده، بعید می‌دانم قادر به ادامه‌ی فعالیت باشد، مگر اینکه بعضی از امکانات غیرضروری خود را غیرفعال کند. خلاصه اینکه یک وبلاگ زاپاس کنار دستتان داشته باشید.

به‌روزرسانی (چهارشنبه 13 تیر 1403): امروز متوجه شدم که حتی ایمیلِ بازیابی کلمه عبور در سایت blog.ir از کار افتاده است. این یعنی کاربرانی که رمز عبور خود را فراموش کرده‌اند، دیگر قادر به بازیابی آن و ورود مجدد به پنل مدیریت وبلاگ‌شان نخواهند بود.

یاد دوران شیرین مدرسه به‌خیر | خاطرات تحصیل در قم

من متولد قم هستم و در محله‌ی زنبیل آباد این شهر بزرگ شده‌ام. خانه‌ی ما در خیابان مالک اشتر (دکتر جهانبینی) بود. ساختمان شماره‌ی 128 در خیابان دکتر جهانبینی متعلق به ما بود، اما پدرم در سال 1384 آن را فروخت و ما به منطقه‌ی دیگری در این شهر نقل مکان کردیم.

من تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌ی ابتدایی حضرت زهرا (س) قم گذراندم. این مدرسه در خیابان 45 متری صدوق، کوچه‌ی صدوقی سوم قرار دارد. دوران تحصیل در مدرسه‌ی ابتدایی حضرت زهرا (س) را به خوبی یادم هست. مدت‌ها است که توی اینترنت اسامی برخی از همکلاسی‌های آن دوران را جستجو می‌کنم، خصوصاً اسم مدیر مدرسه، آقای امرالله نادعلی را، ولی هیچ نشانی از ایشان در اینترنت یافت نمی‌شود.

یادش بخیر، چه‌قدر در حیاط مدرسه بازی می‌کردیم. وقتی خاطرات آن دوران را در ذهنم مرور می‌کنم، بغضم می‌گیرد. این مدرسه قبلاً به‌صورت دو شیفت دخترانه و پسرانه فعالیت می‌کرد، ولی حالا به‌طور کامل دخترانه شده است. هر کسی که مدرسه‌ی مذکور را می‌شناسد و درحال خواندن این یادداشت‌ها است بداند که من پنج سال ابتدایی را در این مدرسه گذراندم و خاطرات خوش بسیاری از آن دوران در ذهن دارم.

من در سال 1379 کلاس اول ابتدایی بودم و در سال 1384 پنجم ابتدایی را تمام کردم. بعد از اینکه پدرم خانه را فروخت، به مدت یک‌سال در خیابان تولیددارو قم ساکن شدیم. من کلاس اول راهنمایی را در مدرسه‌ی صادقیه واقع در محله‌ی خیام قم درس خواندم. از آن دوران هم خاطران خوش بسیاری در ذهن دارم. دوستان خیلی خوبی پیدا کردم، ولی به غیر از یکی دو نفر، اسامیِ بقیه را از یاد برده‌ام. منتهی چهره‌شان را هنوز یادم هست.

اسامی همکلاسی‌های دوران ابتدایی: متقیان فر، یزدانی، فتاح حائری، رستگار، میلاد رسولی، امید خوش سخن، یزدان فر، علی گرامی فرد، محمود مصلحی، جان جان، فرید معماری، و... .

اسامی معلم‌های دوران ابتدایی: آقای محمودی (معلم کلاس اول)، آقای خیرخواه (معلم کلاس دوم)، آقای حسین لو (معلم کلاس سوم)، آقای رجبی (معلم کلاس چهارم)، آقای صالحی راد (معلم کلاس پنجم).

از دوستانِ پایه‌ی اول راهنمایی در مدرسه‌ی صادقیه قم فقط پاشایی و رنجبر را یادم هست. اسامی کارکنان مدرسه‌ی صادقیه را به یاد ندارم. امیدوارم یک روز همکلاسی‌هایم یا کارکنان مدرسه‌های مذکور این یادداشت را بخوانند و برایم پیام بگذارند.

روسیه‌ی کنونی شوروی نیست، نباید از روسیه فاصله بگیریم

به‌نظر من روسیه یک تنه مقابل گلوبالیست‌ها ایستاده است. ما باید در کنار روسیه بایستیم و از آن فاصله نگیریم. روسیه‌ی فعلی با شوروی تفاوت دارد. گام برداشتن برعلیه سیاست‌های ضدگلوبالیستی روسیه، تبعات سیاسی جبران‌ناپذیری برای ما و کشورمان به‌همراه خواهد داشت. 

روسیه می‌تواند پشت ما را در مجامع بین‌المللی خالی کند. اگر دونالد ترامپ در آمریکا به قدرت برسد و بخواهد بر علیه کشورمان از اهرم نظامی استفاده بکند، این روسیه است که می‌تواند مانع این اتفاق بشود. فاصله گرفتن از روسیه خطرناک است. ما کشوری مستقل هستیم، و درست به همین دلیل است که باید سنجیده و درست رفتار کنیم.

روسیه شریک راهبردی ما است و نباید به آن خیانت بکنیم. به‌نظر من اصلاح‌طلب‌ها و حتی برخی اصول‌گرایان به‌دنبال فاصله ایجاد تفرقه و دست‌اندازی در روابط ایران و روسیه هستند. اگر این اتفاق بیفتد، روسیه قطعاً کاری می‌کند که ما پشیمان شویم.

سنگ نمای ساختمان‌ها جان عابران را تهدید می‌کند

شاید تعجب بکنید، اما هر وقت باد شدید می‌وزد، اگر بیرون از منزل باشم، تا جای ممکن از پیاده‌رو رد نمی‌شوم! زیرساخت ساختمان‌ها خوب است و مهندس بر آن نظارت می‌کند، اما کیفیت نمای ساختمان‌ها و مصالح به‌کار رفته در آن‌ها پایش نمی‌شود. همینطوری در شرایط عادی نیز شاهد ریزش سنگ نمای ساختمان‌ها هستیم، وای به روزی که باد شدید بوزد و یا زلزله بیاید.

من بارها شاهد ریزش سنگ نمای ساختمان‌ها بوده‌ام، به‌همین‌دلیل از اینکه یک روز سنگِ نوک‌تیزِ یک ساختمان جمجمه‌ام را بشکافند و توی مغزم فرو برود می‌ترسم.